خدایا میدانم روزی از راه خواهد رسید وبه این دلتنگی پایان میدهدوروزی
که زندگی درآن دلچسب تر می شود وگله ای باقی نمی ماند وروزی که
انسانها به خاطر دنیایی که ارزشی ندارد تحقیر نمیشوند و روزی که ادمها
به خاطر شادی ولبخند محاکمه نمیشوند وبغض نمیکنند روزی که دلها
شکسته نمی شود وحرمتها به زیر پا نمی افتد روزی که رنگ پوست وقامت
انسانها شان ومنزلت انسانها را شکل نمیدهد وروزی که همه جا پر میشود
از دستهایی که به یاری افتاده ای می شتابند وشانه هایی که اشکهای بی منت
بر آنان جاری میشود وآرام می گیرند وروزی که اعتقادات پوچ زندگی را بر کام
انسانهای مظلوم تلخ نمیکند وروزی که خدای همه یکی میشود ودر پس چهره هایی
که ادعای خدایی میکنند پنهان نمی شوند روزی که آدمها خدای بخشنده را
به خاطر ترس ستایش ومهربان مهربانان وافریننده عشق راحوار دیگری ترسیم
نمیکنند وزندگی را در تلخی و واهمه آخر کار نم گذرانند روزی که همه اش میشود
عشق-آرامش- محبت- دوستی -برابری- وفقط خوبی خوبی خوبی (آمین)
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,